سه تفسیر از ازلیت خداوند در حکمت متعالیۀ ملاصدرا

Authors

مهدی زمانی

abstract

ازلیت خداوند پرداخته می شود. در فلسفة دین معاصر، دیدگاه های گوناگون دربارة ازلیت خداوند، در سه تفسیر 1. فرازمانی استمراری، 2. فرازمانی غیر استمراری، و 3. زمانی گرایی خلاصه شده است. با بررسی آثار ملاصدرا به سه تفسیر از ازلیت الهی دست می‏یابیم که از آن‏ها به 1. فرازمانی غیر استمراری، 2. احاطه بر همة زمان‏ها، و 3. فرازمانی استمراری تعبیر می‏کنیم. این سه تفسیر در آثار او بیش تر با تعبیرات ازلیت، اولیت، و سرمدیت بیان می شود که بر اساس شیوة خاص حکمت صدرایی در کنار یک دیگر قرار می گیرند و با هم قابل جمع هستند. بدین سان در ازلیت (تفسیر فرازمانی غیر استمراری) بر تنزیه خداوند از محدودیت تأکید می شود؛ که نمونه ای از صفات سلبی یا جلال است. در اولیت به احاطة خداوند بر زمان و موجودات زمانمند تکیه می شود؛ که نمونه ای از صفات جمال یا فعل است. سرانجام با سرمدیت (تصور فرازمانی استمراری) تلاش می شود که دو تصور استمرار و گستردگی وجود خداوند با تعالی و برتری ذات او از زمان جمع شود. نتیجه آن که دیدگاه ملاصدرا دربارة ازلیت الهی در عین توصیفات متفاوت، جامعیت، سازگاری درونی، و نیز قوام و استحکامی را که یک نظریة جامع لازم است داشته باشد دارد

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

تفسیر فرازمانی از ازلیت خداوند

یکی از مباحث مهم در فلسفۀ دین معاصر غربی، مبحث ازلیت خداوند است. ازلیت خداوند در فلسفۀ یونان و قرون وسطی، عمدتاً تفسیری فرازمانی داشت که بر اساس آن خداوند موجودی غیر زمان‌مند است و برای او درنظرگرفتن آغاز و انجام زمانی بی‌معناست. در نظر پاره‌ای از فیلسوفان عصر جدید، صفت ازلیت خداوند رنگ و بویی زمان‌مند می‌یابد و به این معنا تفسیر می‌شود که خدا در همۀ زمان‌ها بوده است و خواهد بود. با تأثیرگرفتن ا...

full text

تفسیر فرازمانی از ازلیت خداوند

یکی از مباحث مهم در فلسفۀ دین معاصر غربی، مبحث ازلیت خداوند است. ازلیت خداوند در فلسفۀ یونان و قرون وسطی، عمدتاً تفسیری فرازمانی داشت که بر اساس آن خداوند موجودی غیر زمان مند است و برای او درنظرگرفتن آغاز و انجام زمانی بی معناست. در نظر پاره ای از فیلسوفان عصر جدید، صفت ازلیت خداوند رنگ و بویی زمان مند می یابد و به این معنا تفسیر می شود که خدا در همۀ زمان ها بوده است و خواهد بود. با تأثیرگرفتن ا...

full text

بررسی مقایسه ای موضوع فلسفۀ اولی در فلسفۀ فارابی و حکمت متعالیۀ ملاصدرا

محوریت «موجود» درفلسفۀ ارسطو و بتبع آن درفلسفۀ فارابی، به «وجود» در حکمت متعالیۀ ملاصدرا تحول یافت. بر همین اساس، مسئلۀ اصلی این پژوهش، تبیین تطور موضوع فلسفه از «موجود» به «وجود» است. در مرحلۀ بعد بررسی عوامل این تطور، مورد توجه است. ماحصل این مطالعۀ مقایسه­ای، آن است که هرچند فارابی با انتخاب «موجود بما هو موجود» به عنوان موضوع فلسفه، توانست از تنوع نظرات شارحان ارسطو (درمورد مواضع چهارگانه ا...

full text

حکمت خداوند از منظر ابن‌سینا

بررسی در زمینه علم خداوند – علم به ذات و موجودات– و نیز غایت، فاعلیت و قدرت پروردگار، بحث دیگری را به میان می‌کشد که همان بحث از «حکمتِ خداوند» است. فیلسوفان مسلمان همواره در صدد شناخت هویت حکمت خداوند بوده‌اند. در این میان، نخستین فیلسوف مسلمانی که به ایضاح مفهومی حکمت خداوند و تبیین مؤلفه‌های آن پرداخت، ابن‌سینا بود. وی پس از تحلیل مفهوم حکمت خداوند، سه مؤلفه­ علم، سببیت و رضایت را به عنوان عن...

full text

وییلیام کریک و تبیین ازلیت خداوند

ازلیّت خداوند، غالباً به یکی از دو معنای زمان­مندی (جاودانگی در زمان) یا بی­زمانی (فرازمان بودن خداوند) تفسیر شده است. در دورة معاصر، ویلیام کریگ کوشیده است تا به نوعی میان این دو معنای رایج از ازلیّت خدا (بی زمانی و زمان­مندی) جمع کند. در نظر وی، خداوند بدون خلقت، بی زمان است؛ اما پس از خلقت، به دلیل صدق نسبت واقعی خدا با جهان زمانی و نیز علم او به حوادث زمانی، زمان­مند می شود. نظریة کریگ در باب ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
حکمت معاصر

Publisher: پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی

ISSN 2383-0689

volume 5

issue 2 2014

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023